چهارشنبه، 31 شهریور 95 - 08:51

 

وقتی که فرمول داهیانه اجرا شدن فاز اول تا سوم شبکه ملی اطلاعات را به این صورت: «شبکه ملی اطلاعات= جمع دارایی­ های فاوای کشور» اعلام کردم، در تلگرامم دیدم مدیرعامل شرکت مخابرات استان اصفهان گفته: توسعه فیبرنوری یکی از شاخص های توسعه کشور است و ضروری است فیبرنوری به عنوان یکی از الزمات برای صدور پروانه ساختمان محسوب شود.

با خواندن این گفته داهیانه­‌تر از فومول مزبور، دیدم در مستندات منتشر شده در هفتم شهریور ۱۳۹۵ در مورد شبکه ملی اطلاعات، از هشت اُپراتور بعنوان «بازیگران اصلی در شبکه ملی اطلاعات» یاد شده است که عبارتند از: شرکت مخابرات ایران، همراه اول، ایرانسل، رایتل، شاتل، آسیاتک، پارس آنلاین و افرانت، ولی یکی را از قلم انداخته اند: نهادی که دارای انحصار شبکه دسترسی نوری به منازل است: اُپراتور چهارم ICT، شرکتی که تاکنون طرح­‌هایی را در مورد فراهم­آوری دسترسی نوری برای کاربر نهایی به اجرا در آورده است یا در حال اجرای آن است، از آن میان: در نمایشگاه بین­‌المللی تهران در مهر ماه ۱۳۹۴ و در برخی از شهرک­‌های استان البرز، طرح­های مشابهی را اکنون در دست اجرا دارد!

لبته این از قلم انداختن شبکه دسترسی نوری از کل دارایی­های شبکه ملی اطلاعات، و در پی آن، از قلم انداختن اُپراتور چهارم ICT، خطای سهوی نیست! خیر، اصلاً خطا نیست، زیرا اگر پنج سال پیش از طراحان شبکه ملی اطلاعات در باره شبکه دسترسی به آن می­پرسیدی، می­گفتند: دیگر، شبکه­های دسترسی نوری به شبکه ملی اطلاعات، جزو مدل مفهومی ما نیست! اما اگر روز اولی که اصطلاح “شبکه ملی اطلاعات” وارد برنامه پنجم توسعه کشور می­شد، از وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات در باره شبکه دسترسی به شبکه ملی اطلاعات می­پرسیدی، میگفت: سرعت اینترنت هر ایرانی تا پایان برنامه پنجم ۴ مگابیت بر ثانیه می شود (رجوع شود به خبر شماره ی ۱۲۵۸۳۶۷ –خبرگزاری مهر، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۹) و این یعنی به هر خانوار پنج نفره، ۲۰ مگابیت بر ثانیه می­رسد!

bazigaran

گزارشی از یک پروژه دسترسی فوق سریع

روز چهارم جولای ۲۰۱۶ (چهاردهم تیرماه ۱۳۹۵) در وبگاه پارلمان انگلستان (www.parliament.uk/commons-library) دیدم رسماً اعلام شده است که: فاز اول پروژه فراخ­باند منازل (BDUK)، در مورد نود درصد از خانه­‌ها در انگلستان با تأمین دسترسی حداقل دومگابیت برثانیه، در دسامبر سال گذشته (۲۰۱۵) اجرا شده و فاز دوم آن که اجرای پروژه دسترسی فوق سریع (Superfast Broadband UK ) است تا پایان سال آتی (۲۰۱۷) با تأمین ۱۰۰مگابیت برثانیه برای ۹۵درصد از خانوارها اجرا خواهد شد. برای پنج درصد باقی­مانده که حدود یک و نیم میلیون خانوارِ دوردست و به سختی قابل دسترسی را در بر می­گیرد، نیز در همین فاز دوم گزینه­‌هایی اقتصادی برای تأمین دسترسی فوق سریع به اجرا در می­آید. ملکه الیزابت نیز در سخنرانی روز ۱۸ می ۲۰۱۶ خودش اعلام کرد که دولت قول داده است طرح USO یا تعهد دولت به اجرای عدالت ارتباطی برای خانوارهای کم­درآمد را در برنامه اقتصاد دیجیتالی اش تا سال ۲۰۲۰ به اجرا در خواهد آورد و از این طریق برای هر خانوار نیازمند، دسترسی حداقل ۱۰ مگابیت بر ثانیه را فراهم خواهد آوَرَد. (برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، رجوع شود به وبگاه: https://www.gov.uk/guidance/broadband-delivery-uk)

superfast

ما اما کجای کاریم؟

من نمی­گویم ما هم باید با تأسی از مدل­های پیشرفته در کشورهای شمال، پروژه ملی دسترسی فوق سریع خود را تاکنون اجرا کرده باشیم، خیر! این مقامات رسمی کشور هستند که قول اجرا و تحقق دسترسی حداقل پنج مگابیت برثانیه برای هر ایرانی در کشور را تا پایان برنامه پنجم توسعه که سال پیش بود، داده بودند ولی اجرا نشد و خبری هم از آن در میان نیست!

اکنون بیاییم فرض ­کنیم که ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ است و فاز نهایی شبکه ملی اطلاعات نیز کاملاً عملیاتی و افتتاح شده است. قبول! اما کجاست چشم انداز ملی ما برای تحقق پوشش سراسری دسترسی پهن­‌باند؟ و کجاست برنامه USO یا برنامه تعهد دولت جمهوری اسلامی ایران برای اجرای عدالت ارتباطی و تحقق دسترسی پهن­باند جهت اقشار آسیب­پذیر، معلولان و کم­‌توانان و دهک­ه‌ای پائین­‌درآمدی؟ با وجود الا ما شاالله چندین نهاد مسؤول در زمینه ارتباطات و فناوری اطلاعات و فضای سایبری، چه نهادی پیگیر و پاسخ­گوی اجرای برنامه­های مذکور در زمینه دسترسی پهن‌باند است؟

ما با دارا بودن طبق طبق سند ملی فاوا، و چند دوجین نهاد مسؤول توسعه زیرساخت­ها و روساخت­های فاوا، واقعاً کجای کاریم؟مدیران فاوای ایران! این پرسش را ترا بخدا جدی بگیرید و دست کم برای ارضای حس کنجکاوی خودتان بپرسید و پاسخ دهید!چرا شبکه ملی دسترسی پهن­‌باند، هنوز گم­شده شبکه ملی اطلاعات است؟

(منبع: عصرارتباط)

logo-samandehi